![]() | پروفایل نویسنده آرشیو مطالب کلیه مطالب این وبلاگ طراح قالب : آی تم |
عـــــــــتاشق این دستگاه پزشکیـــم:
ــــــــــــــــــــــــــ۸ـــــــــــــ۸ــــــــــــپایانــــــــــــــــــــــــــــــ
مخصوصا اون آخرش که صداش از بوق،بوق،بوق به
بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوق
تغییر میکنه
کسی دردمو میفهمه؟
در پیش چشــم همـه …
برای مـن دسـت نیـافتنـی بـودی …
حـرفـی نیسـت …
امـا بی انصـاف …
لااقـل در پیـش چشـم مـن …
بـرای همـه دم دستـی نبـاش …
یکی بود،یکی نبود
من موندم و اون نموند
من دیدم و اون ندید
من خواستم و اون نخواست
من التماس کردم و اون نشنید
من هستم و اون رفته!
من خستم و اون...
سخت است بغض داشته باشی...
و بغضت را هیچ آهنگی نشکند....
جز صدای کسی که دیگر
نــــیــــســـتــــ ـ ـ ـ
غـــــریبــــه ای آمــــد...
عــــشـــقــی داد...
نـــفــــســـی گـــرفت...
آرام و بی صدا رفت...
پر از عقده ام...
پر از فریادهای در گلو خفه شده...
من چقدر سرم درد میکند
برای دعواهایی که نکردیم!
لعـــــــنتــــــی!
چقدر مهربان رفتی...
من زخم های بی نظیری به تن دارم...
اما "تو" مهربانترینشان بودی!
عمیـــــق ترینشـــــان!
عزیـــــــــزترینشان!
بعد از تو آدم ها تنها خراشی بودند بر من
که هیچ کدامشان به پای تو نرسیدند!!!
"عشق من" خنجرت کولاک کرد...
ســــــــردم است...
تو در آغوش گرم او میخوابی...
هیچـــــوقت نمیفهمی
برای نوشتن همین دو کلمه
چه سرمایـی را گذراندم...!
نظرات شما عزیزان:
aytem.ml |