![]() | پروفایل نویسنده آرشیو مطالب کلیه مطالب این وبلاگ طراح قالب : آی تم |
ریـــز و درشــ ــت لازم نیست!
برای عاشــ ــق شدن کافیـست تــ ــو نگاه کنی
و من لبخـند بزنمــ!!
مغرور نیستم .....
فقط نیازی به حرفـــ زدن با هرکســـی را نمی بینم . .
از مـــن نرنج . . .
من نه مغــرورم و نه بی احســـاس . . .
فقط دل خســـته ام از اعتمادی بی جا . . .
مــرا که می شناسی؟ خـــودمم . . .
خشنم، بی رحم نیستم . . .
تکـــ پرم، مغــرور نیستم . . .
خود خــواهم، پر توقع نیســـتم . . .
رکم، دروغـــگو نیستم . . .
ساکـــتم، لال نیستم . . .
اگر برایتـــ سنگینم با یک خداحــــافظی خوشـــحالم کن . . .
این روزها شیشه شده ام، زود می شکنم، اما ناجــور میبرم . . . "
من آدم سختـــ گیری نیستم، فقط آدم سختـــ گیر می اورم
وقتـــی تـــــ♥ـــو هـــوایــم را داری هـــوا هــم خوب میشــود ...
اصــلا هــوا هــم به هــوای تـــــ♥ـــو خــوب میشـــود ...!!!
امـسـال تُــو را داشـتــمــ ... ؛
مـــیـشود امــسـال را ،
تـحــویـل نــدهــمــ ؟...
شک کرده بودم کسی بین ماست!
حالا یقین دارم “من” بین دو نفر بودم!
چقدر تفاوت وجود داشت بین واقعیت و طرز فکر من!!!
ما از اون آدماش نیستیم
که صبح به صبح گوشیمونو برداریم عکسای دو نفرمونو با عشقمون ببینیم
عشق ما دیدنی نیست اون بالا بالا هاس
فقط میشه حسش کرد
در دسترس بودنش دیگر برایم مهم نیست...
دیگر نه مشترك است نه مورد نظر...
نشستم کنار خودم.....چقدر تنها بود طفلکی...!!
چه جیگر میشه[ بچه ای] که
[قیــــــآفش] به من بره
[هیـــــکلش] به تـو
[تیـــــپش] به مـآ
مـآ בختریـــم!
مسلح بـِﮧ פֿطر ناک تریـטּ سلاح جهاטּ
مرد من با اسب سفید می آید نه با بنز سیاه
مرد من با پای خودش می آید
مرد من نه با حساب پر و نه با شرکتی در فلان جای شهر!
مرد من با غرور و مردانگی خودش می آید...
مرد من یک آدم ساده است که می شود از قامتش مغرور شد...
مرد من...
تویی که با تمام خستگیت همراهیم می کنی...
تویی که بهانه گرفتن ها و بی قرارهایم را تحمل می کنی..
به داشتنت افتخار می کنم و بابت تمام خوبی هایت ممنونم...
وقتی بهت میگه: جات خالیه ، نگو دوستان به جای ما...
شاید،،، منتظر اینه که بگی جامو نگهدار زود میام...
بــ ـه سَلآمتــے تُو...
تویــ ـــے کــه الانـ پُشتــ مآنیــتور قوز کَرכے ...
تویـــ ـے کـــه الآنـ כلت وآسـه یه بـے مَعرفتــ تَنگـ ـه...
تویـ ـــے کــه بغضتـو جلو همــه قورتـ میـכے
کــه یه وقتـ گِریــه نکنـــے...
تویـــ ــے کــه هَر آهنگــے گوش میــכے
فقط یآכهــ یـــ1ــه نفَر میــفتـے...
تویــ ــے کــه تآ میآے حرفـ بزنــے و کارے کنــے
سریــع میگـے:بیــــخیـــآل...
تویــ ـے کــ ـه شبآ از فرط تنهآیـــے و بـے رویآ بوכنـ
هــכفونـ تو گوش میخوابــے...
تویــ ــے کـــه اینروزآ تو כنیآے مَجآزے غَرق شُــכے...
تویـ ــــے کـه حتــے تو כنیآے مجآزے هَــم
خوכتــو گُم کَرכے...
تویــ ـــے کــه حتــے כیگـه نمیـכونــے چه مرگتـه
و چـه ریختـے بآیــכ خوכتو خآلــے کُنــے...
تویــ ـــے کــه خیانتــ از عشق و رفیـقتـ دیــכے و فقط سکوتــ
کرכے وبغض و نِگآهــ...
تویــ ـــے کــه نامرכے رو כرحقتـــ تمومــ کَرכنــ
و هنــوزمـ
כلتـــ بلـــכ نیــستــ نبخشتشونـــ...
ــآرِهــ رَفیــق...
بِــه سلآمتـے تویــے کـه حآل و روزِتـــ مثل مــَن
طـــوفآنــیه...!
حذف ڪردن آدمها
از زندگیتان به این معنے نیست ڪه
از آنها متنفرید
معناے سـاده اش این است ڪه
براے خـودتان احترام قائلید...
هــــ ـــر ڪــ ــس قرار نیــ ــست
تــ ــا ابـــ ـــد با شما بـــ ـــمانــ ــد...
شڪستن בل בخــترے ڪه عـــاشــق توست
ڪـار سـ ــاבه ایــست
اگـر راست میگــویے
בل בختــرے را بشڪــن ڪه تـو عـاشقش هستــــی...
آنقدر ڪه براے تو بوده ام
ڪه دیگر من برایم غریبه است
اینگونه است ڪه وقتے میروے میمیرم
چون نه تو را دارم ...
نه خودم را
بس ڪن ساعت ، دیگر خسته شده ام …
آره من ڪم آورده ام …
خودم میدانم ڪه نیست …
اینقدر با صدایت ، نبودنش را به رخم نڪش !